- خیلی خودم رو دور میبینم از اهداف مهاجرتیم. هیچ چیز سر جاش نیست و هیچ چیز درست پیش نمیره. ناامیدم و مضطرب و اصلا نمیدونم باید با زندگیم چیکار کنم!
- مطابق پیش بینی خودم و خلاف آنچه مامانم تصور میکرد، دانشگاه تهران قبول شدم و بله از این بابت واقعا خوشحالم اما بلاتکلیفتر شدم! حالا به تمام سردرگمیها مورد قبلی، الان یا بعد از ارشد هم اضافه شده!
- مقالهی قبلی رو با یک سری اصلاحات برای یک کنگره داخلی دیگه فرستادیم که این بار پذیرفته شد دیگه:))) راستی دفاع هم کردم و فارغ التحصیل هم شدم دیگه کاملا!
- اگه قسمت قبل رو خونده باشین، میدونین اینجا، جای چیه و باید بگم حالا احساس پیری میکنم در این حوزه!
- کار پاره وقتم ادامه داره اما میخوام ببینم اگه میشه یه جایی مرتبط به رشتهم به صورت پاره وقت شروع به فعالیت کنم و انقدر منتظر تموم شدن کرونا نمونم.
- در پایان هم میخوام بگم آدمای دور و اطرافمون خیلی مهمن و واقعا خوشحالم که حالا کسانی اطراف هم هستن که نه تنها تخریبم نمیکنند، بلکه خیلی خیلی هم حالمو بهتر میکنند!