1- بزرگترین درسی که گرفتم اینه که زندگی اصلا اونجوری که برنامه ریزی میکنی، پیش نمیره سارا جون. اکثر اوقات، شاید بهتره بگم همیشه، اونجوری پیش میره که خودش میخواد و اصلا هم به دست و پا زدنهات توجهی نمیکنه.
2- سری قبل، نگران پروژهم بودم ولی باید بگم نه تنها موضوع عوض شد که الان واقعا جای خوبی هستم. یه پروژه دیگه هم داریم که اگه واقعا سودهی داشته باشه و بتونیم اجراش کنیم، دست از هر روز و هر شب به مهاجرت فکر کردن، میکشم ولی خب، همونطور که میدونید معمولا پروژههای دانشگاهی قدرتمند نهایتا یه مقاله میشن و اگه خوش شانس باشی، تو ژورنال خارجی اکسپت میشن!
3- بنظر شما مسمومترین شبکه اجتماعی کدومه؟ من نظرم رو لینکدینه. اصلا انگاری اومدن تیندر و اینستا! پست نامرتبط و اینستا پسند که تا دلتون بخواد. بساط سلام خوبی؟ چی میخونی؟ و کوفت و زهرمارم که بر پاست. واقعا سمیه. سم خالص اصلا.
4- نمیدونم کنکور ارشد سر تاریخ خودش برگزار میشه یا نه اما به هر حال من یه کنکوریم که واقعا اوضاع خوبی ندارم. با این حال ترجیح میدم برگزار شه و تموم شه بره پی کارش. چرا اخه باید کش بیاد؟ قبول نمیشم دیگه نهایتا.
5- بزرگترین پشیمانی؟ چرا همین امسال برای ایتالیا اقدام نکردم! باتوجه به نتایج پذیرش ملت، واقعا شانس بسیار بالایی داشتم که باز این اعتماد بنفس پایین کار دستم داد. امشب داشتم فایلهای روی دستکتاپم رو مرتب میکردم و یه فایل با اسم رزومه باز کردم و سرسری که نگاه کردم، با خودم گفتم به به چه دانشجوی فعالی و واقعا شرمندهی خودم شدم که هر روز میزنم تو سر خودم که سارا خانم، خیلی بدی، بد بد بد!
6- هفتهای که گذشت هفتهی خوبی نبود. کلی کار نصف و نیمه مونده که شنبه رو باید بذارم برای تموم کردنشون! حالا این کارای مونده امشب یقهم رو میگیرن و خواب رو چونان زهری بر من تلخ میکنن. کاش امروز، بعد آزمون یکم سر و سامونشون میدادم ولی خب، سارا جون شما ربات نیستی و به استراحت نیاز داری.
7- هدفم رو پیدا کردم. میدونم چی دوست دارم و دلم میخواد با درسی که خوندم چیکار کنم ولی باعث نشده بازدهی و انگیزهم بره بالا. چی بود پس میگفتن اگر هدف و علاقهت رو پیدا کنی، انگیزهت سر به فلک میشه و کارات لذت بخش میشن؟ دروغ باز تحویلمون دادن که.